چنانت بکوبم به گرز گران
که پولاد کوبند آهنگران
چوب بازی در دوره زمامداری هخامنشیان یکی از فنون نظامی بود.چون سربازان دستور داشتند در جنگ ها دشمنان را به قصد اسارت زخمی و اسیر کنند نه به قصد کشتن، پس باید زانو وپای آنها را هدف قرار می دادند به همین مناسبت بیشتر تمرینات را برزدن پاهای دشمن استوار میکردند.
از پهلوانان بزرگ و خوشنام که دارای فر کیانی هستند به زیور گرز و شمشیر، تبرزین، تیر و کمان و نیزه آراسته بودند و در جنگ های شاهنامه استفاده می شد.
در ایران باستان بالاترین افتخار برای یک مرد،دلاوری در جنگ بود.به همین دلیل فراگیری فنون و مهارت های رزم بین آنان عادتی نیکو و پسندیده بشمار میرفت. حتی در زمان صلح نیز از این کار غفلت نمیکردند. جوانان در مکانی گردآمده و با شور و علاقه فراوان به تمرین مهارتهای رزمی میپرداختند تا آمادگی روانی و جسمانی برای رزم را در خود زنده نگه دارند. در تعلیم و تربیت، ایرانیان تلاش می کردند تا هنرهای برجسته ای مانند اسب سواری، تیراندازی و راستگویی از پنج سالگی تا بیست سالگی به پسران تعلیم دهند...
بعد از اسلام وقتی حاکمان بنی امیه و بنی عباس و بعدها مغول ها بر کشور ایران مسلط شدند به دو دلیل، داشتن و حمل سلاح و فراگیری فنون نظامی را جرم اعلام داشته و با خاطیان به شدت برخورد میکردند. نخست رفتار دیکاتوری، مستبدانه، توهین آمیز و ستمگرانه آنان بود که همواره مخالفت و اعتراض ایرانیان را برمیانگیخت. آنها بیم داشتند با گسترش اعتراضها، مردم قیام کرده به سلطه آنان پایان دهند. برای پیشگیری از وقوع هر قیامی، به شدت مراقب اوضاع بودند تا ایرانیان نتوانند با کسب آمادگی دفاعی و تجهیز خود، آنان را از قدرت ساقط نمایند. دیگر اینکه به دلیل عقیدتی و دینی بسیاری از ایرانیان پیرو مذهب شیعه بوده با دستگاه خلافت بنی امیه و بنی عباس و حاکمان دست نشانده آنها در تضاد آشکار بودند و بطور پیوسته در گوشه و کنار قیام های مسلحانه ای را سازماندهی میکردند.این موضوع نیز عامل دیگری بود که حاکمان را وامی داشت تا هرگونه فرصت کسب آمادگی نظامی و داشتن اسلحه جنگی را از ایرانیان سلب کنند. اما ایرانیان به هیچ وجه حاضر نبودند تسلیم خواسته حاکمان و دشمنان خود شوند.
تدبیر خردمندانه ایرانی برای حفظ آمادگی روانی و جسمانی و تقویت قدرت دفاعی و جنگی، در قالب تولید بازی ها و ورزش هایی تجلی پیدا کرد. مردان ایل و روستانشینان ، رقص چوب و چوب بازی را به جشن ها و شادمانه های خود افزودند.
رفته رفته«چوب بازی » یکی از رسوم ایرانیان گردید که در جشن ها یکی به عنوان مهاجم و دیگری به عنوان مدافع به میدان می آمدند، چوب بازی از دیر باز بین مردمان لر و قشقایی رایج بود و در عروسی ها توسط مردان اجرا میگردید. چوب بازی و رقص چوب نیز در بین سیستانی ها و ساکنان طوس و خراسان هم برقرار است. ویژگی بارز این بازی، پر تحرکی ،هیجان فراوان و همراه با ساز و دهل است و حالت فیگور و ژست آن، بر جنبه های رزمی و حماسی آن حکایت دارد.در چوب بازی «ترکه» جای گرز و شمشیر را گرفت و «درک»- تیرکی که وسیله دفاع است- کارکرد سپر به خود گرفت. در چوب بازی وقتی هیجان و حماسه به اوج میرسد. «هَو»/how( برگرد) گفتن، فریاد ( مَرّو چوباز )، رجز خوانی جنگاوران را تداعی مینماید که میخواهند با جنگ روانی، رقیب را ترسانده، متزلزل، در اراده اش خلل وارد سازند.
چوب بازی به عنوان نمادی از جنگ و صلح، شادی و دفاع، کارکردی دوگانه داشته است. از یک سو فرصتی برای ابراز شادی در صلح و از سوی دیگر تمرینی برای آمادگی دفاعی بوده است. در بین بختیاری ها بسیاری از بازی های محلی مانند« کشتی ،هفت سنگ، الختر» و ورزش زور خانه های شهری و...... نیز نوعی زورآزمایی و در راستای تقویت توان روانی وجسمی بشمارمیآید که بعد از قرنهای متمادی هنوز در بختیاری کم و بیش متداول است.
......شادباشید
با یاری از
شاهنامه - حکیم ابوالقاسم فردوسی
تشیع در بختیاری - مصطفی علیزاده
✍: حسین چراغیان بختياری
نظرات شما عزیزان: